Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فارس»
2024-05-08@16:54:15 GMT

شهید بهشتی به روایت مردی که هیچ گاه او را ندید

تاریخ انتشار: ۸ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۳۸۸۷۴۳

شهید بهشتی به روایت مردی که هیچ گاه او را ندید

خبرگزاری فارس ـ گروه حماسه و مقاومت: گاهی لازم است برای اینکه انسان مهمی را که دیگر در بین ما نیست، بشناسیم، شخصیت او را از زوایای مختلف بررسی کنیم. گاهی می‌توان از صحبت‌ها و تصاویر و اسنادی که از وی باقی مانده بررسی کنیم تا نوع نگاه او به وقایع و موضوعات مختلف را دریابیم. گاهی لازم است با اعضای خانواده او صحبت کنیم تا رفتار او در زندگی شخصی را مورد بررسی قرار دهیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

راه‌ها و روش‌‌های زیادی برای شناختن یک انسان وجود دارد، اما گاهی می‌شود وصف او را از یک انسان عادی شنید و پی به عمق وجود آن انسان بزرگ برد. 

دیروز ۷ تیر سالگرد انفجار در حزب جمهوری سال ۶۰ بود؛ روزی که ۷۲ تن از یاران راستین انقلاب از جمله مرد بزرگ سیدمحمدحسین بهشتی، به دست بددل‌ترین مخلوقات خدا یعنی منافقین به شهادت رسیدند. اینکه بدانیم منزلت و جایگاه شهید بهشتی چقدر والاست، می‌توان به همان یک جمله حضرت روح الله اکتفا کنیم که فرمود: «بهشتی یک ملت بود.»

اما در این مطلب می‌خواهیم جاذبه وجودی شخصیت شهید بزرگوار را از نگاه کسی بخوانیم که هیچ گاه او را ندید، اما حدود ۳۰ سال خدمت آقای خود را کرد و سرانجام یک سال پیش از این دنیا رفت؛ با آرزوی دیدن شهید بهشتی که هیچ گاه برایش میسر نشد. 

سیدناظر حسینی، پیرمرد ۵۷ ساله افغانستانی اهل مزار شریف بود که سال‌ها از بقعه ۷۲ تن در بهشت زهرای تهران نگهداری کرد. بقعه‌ای که پیکر شهید بهشتی و برخی از شهدای حادثه حزب جمهوری در آن دفن شده و سنگ یادبود برخی دیگر از همین شهدا در آن نصب شده است. 

سیدناظر ماجرای خدمتش به این شهدا و به خصوص شهید بهشتی را اینگونه روایت می‌کند: «کار به خصوصی نتوانسته بودم پیدا کنم و زندگی‌مان با مزد کارگری می‌گذشت. سال ۷۰ یکی از آشنایان گفت شنیده‌ام در بهشت زهرا نگهبان لازم دارند، می‌روی؟ قبول کردم. دو روز از پیشوا آمدم. شب را هم خوابیدم. خیلی ترسیدم، بعد از دو روز گفتم نمی‌توانم بمانم. مسئولان بهشت زهرا گفتند: نگهبان قبلی را اخراج کردیم. حداقل تا سر برج تحمل کن، بعد برو. این مدت که طی شد دیگر عادت کردم و ترسم ریخت.» 

سیدناظر در سال‌های خدمتش میزبان میهمانان مختلفی در بقعه بوده، اما تنها وقتی از دیدار یک نفرشان صحبت می‌کرد، باد به غبغب می‌انداخت و با افتخار خاطراتش را به شکل‌های مختلف روایت می‌کرد. میهمانی که رفیق قدیمی شهید بهشتی بود و خود نیز یک روز قبل از شهادت او در ۶ تیر سال ۶۰ به دست همان منافقان ترور شد و به خاطر جراحت از همین اتفاق در بیمارستان بستری بود. سید، عکس یادگاری با این میهمان ویژه را به همه نشان می‌داد و مفتخرانه به خودش اشاره می‌کرد که «نگاه کن من گوشه عکس پشت آقا ایستاده‌ام». او ماجرای اولین دیدار را اینگونه روایت می‌کند: «وقتی خادمی اینجا را قبول کردم دلم ‌می‌خواست آقای خامنه‌ای که آمد، بتوانم هم از نزدیک ببینمش و هم دستش را ببوسم. می‌دانستم در سال سه مرتبه به مزار  ۷۲ تن سر می‌زند. یک‌بار به مناسبت دهه فجر، یک‌بار به مناسبت ۷ تیر و یک‌بار به مناسبت هفته دولت، اما دیگر سال‌هاست ایشان فقط یک بار به بهشت زهرا می‌آیند آن هم در دهه فجر.

اولین بار صبح خیلی زود بود که دیدمشان، رفتم جلو دستشان را ببوسم. یکی از محافظ ها مانع شد ولی خدا قسمتم کرد و بوسیدم. به همین نام و نشان قسم که در این سال‌ها ۵۱ مرتبه سعادت دست‌بوسی‌‌شان را پیدا کرده‌ام. آقا همیشه اول صبح می‌آیند تا مزاحمتی برای مردم ایجاد نشود. ایشان تنها یک مرتبه خارج از زمان‌هایی که گفتم به اینجا سر زدند. یادم می‌آید پنجشنبه‌ای بود. شب قبل یکی از محافظ‌هایشان به من زنگ زد و گفت: فلانی! صبح ساعت ۵ اینجا باش مهمان داریم. من دیگر حدس می‌زدم چه خبر است. در خانه خواب بودم، ساعت ۴ تلفن‌مان زنگ خورد و همان محافظ بود. گفت: آقا سید زودتر بیا، مهمان ما زودتر می‌رسد. وقتی آمدم دیدم آقا تشریف آورده‌اند. متوجه نشدم به چه دلیل ایشان در آن زمان آمدند اما هر چه بود خوشحال بودم می‌دیدمشان. ایشان واقعا آدمی نورانی‌ای است. باور کنید همه این سال‌ها وقتی آقا تشریف می‌آورند، کاملا حس می‌کنم آن لحظات مزار ۷۲ تن به گونه‌ای دیگر به چشمم می‌آید. انگار نوری بر سر مزارها می‌رود. خوب است بدانید ایشان مقید هستند تک‌تک قبرها را زیارت کنند.»

سیدناظر در همه سال‌هایی که به شهدای مدفون در بقعه ۷۲ تن خدمت می‌کرد، از ارتباط قلبی‌اش با آنها می‌گفت. خصوصا ارتباط دلی با شهید بهشتی که بیش‌تر از همه به او علقه داشت. سیدناظر می‌گفت: «یاد ندارم خواسته‌ای از شهید بهشتی داشته باشم و برآورده نشده باشد. چند سال پیش وقتی هنوز صدام زنده بود، یکی از افغانستانی‌ها کاروان می‌برد کربلا با مبلغ ۴۵۰ هزار تومان، پولم را هم داده بودم، اما مشکلی پیش آمد و نتوانستیم برویم. خیلی گریه می‌کردم. می‌خواستم حرم امام حسین(ع) را زیارت کنم. خانمم با شوخی می‌گفت: اگر تو کربلا بروی، کربلا کجا برود؟ دائم سر مزار شهید بهشتی گریه می‌کردم و می‌گفتم: آقای بهشتی! من را به کربلا برسان.

مدتی بعد یکی از اقوام تماس گرفت و گفت: امشب ولیمه پدرم است. از کربلا آمده، شما هم دعوتید. رفتم و آنجا هم حسابی گریه کردم. چند روز گذشت، دوستم زنگ زد و گفت ما می‌خواهیم برویم کربلا، می‌آیی؟ با سر قبول کردم. خانمم محکم می‌گفت: تو نمی‌توانی بروی کربلا. اما بالاخره با مشقت فراوان رفتیم. وقتی به حرم امام حسین(ع) رفتم، به خانمم زنگ زدم و با گریه گفتم تو گفتی من نمی‌توانم کربلا را ببینم، اما فدای‌شان بشوم، من الان سر مزار امام حسین(ع) هستم.»

خاطرات سیدناظر از کرامت شهدا خصوصا شهید بهشتی فراوان بود که خیلی‌‌هایش برای همیشه در سینه او باقی ماند. حالا یک سال است که خادم شهید بهشتی به دیدار آقایش رفته و پیکرش در جوار بقعه ۷۲ تن در بهشت زهرا به خاک سپرده شد. 

انتهای پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: سید محمد حسین بهشتی خادم سید ناظر حسینی 7 تیر شهید بهشتی بهشت زهرا یک بار سال ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۳۸۸۷۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نقد نباید مایه نگرانی تولیدکنندگان کتاب شود

ایسنا/مازندران جلسه نقد و بررسی کتاب «لبخندی که گم شد» اثر فاطمه قنبری با موضوع زندگی و شهادت شهید «سید جواد اسدی» از شهدای مدافع حرم در سالن اجتماعات کتابخانه ابن‌شهرآشوب ساری برگزار شد.

شهدا الگوهای نوجوانان و جوانان ما هستند

رییس اداره کتابخانه‌های عمومی ساری شامگاه ۱۸ اردیبهشت در این جلسه با اشاره به فعالیت‌های متنوع کتابخانه‌های استان گفت: این بار توفیق پژوهش و نگارش زندگی شهدای مدافع حرم نصیب ما شد.

علیزاده با بیان این که هر ارگان فعال در این حوزه باید در راستای ارزش‌گذاری برای این اثر گام بردارد، اظهار کرد: این کتاب تاکنون مورد نقد و بررسی قرار نگرفته‌ است، شهدا الگوهای نوجوانان و جوانان ما هستند و در تلاشیم تا این افراد را به اعضای کتابخانه‌ها معرفی کنیم. آمادگی برنامه‌ریزی برای آثاری که در حوزه شهدا خلق می‌کنند را داریم.

نقد امری دوسویه است

ابراهیم باقری حمیدآبادی در این نشست گفت: در این کتاب تلاش می‌شود تا واقعیت ملموس و زنده شخصیت شهید روایت شود.

نویسنده و منتقد مازندرانی نقد و بررسی را امری دوسویه دانست و افزود: در کشورهای مدرن نقد به‌عنوان امری برای جدا کردن سره از ناسره باب شد و همین امر سبب جایگیری برخی نویسندگان در رتبه‌های جهانی شد.

باقری مبنای نقد در ایران سده‌های گذشته را جایگاه معنا و مفهوم عنوان کرد و گفت: نقد نباید مایه نگرانی تولیدکنندگان کتاب شود، بلکه باید مشوقی برای حرکت به جلو باشد. در دو دهه اخیر برخی نویسندگان آثارشان را برای در امان ماندن از نقد، پنهان می‌کنند یا نسبت به نقد موضع می‌گیرند، اما نقد به برطرف کردن معایب و بازدارندگی در راستای کیفی‌سازی کمک می‌کند.

نویسنده مازندرانی خاطرنشان کرد: کیفی‌سازی و کمی‌سازی نقد باید منصفانه باشد و روی ظرفیت اثر بیش از کاستی‌ها تمرکز شود.

وی درباره شخصیت شهید اسدی از شهدای مدافع حرم در خانطومان اظهار کرد: درباره شهیدی صحبت می‌کنیم که به دنبال احقاق حقوق خانواده، وطن و شخصی خود به‌مثابه انسان ایرانی- اسلامی بود. این کتاب برای ماندگاری و نه صرفا معرفی شخصیت شهید نوشته شده‌است.

باقری با اشاره به بستر خاطره‌روایی کتاب بیان کرد: کتاب متنی ترتیب‌وار و متوالی دارد و سیر توالی خطی تولد تا بازگشت پیکر را به نقل از چندین نفر روایت می‌کند که هر کدام، بخشی از پازل شخصیت شهید اسدی را کامل می‌کنند.

وی روایت‌های کتاب را بومی، ساده و متعلق به راویان دانست و گفت: در متن اثر تلاش شده تا امانت روایت و لحن راوی حفظ شود، چراکه حفظ اصل لحن روایت یک اصل در پژوهش و تدوین به شمار می‌آید.

باقری ادامه داد: از خوبی‌های کتاب به حاشیه نرفتن و پرداخت صرف به شخصیت شهید است. نکته مهم دیگر این است که کتاب به حقایقی می‌پردازد که از ذهن راویان شاهد حقیقت روایت می‌شود، به زبان ساده‌تر روایت از زبان شاهد زنده عینی است. کسی نمی‌داند که تعداد زیادی از راویان در صحنه حضور داشتند و آنچه که دیدند را روایت کرده‌اند و نقل‌قول نیست.

نویسنده مازندرانی تاکید کرد: دنیا به‌ویژه فضای غرب، به واسطه بسترهای خاطره‌وار جنگ‌های گوناگون، آثاری در قالب کتاب، فیلم و مانند آن تولید و به‌عنوان قهرمانان بلامنازع به دنیا تحمیل کرد. این کتاب‌ها بسترهای حقیقی- روایی تاریخ ما به شمار می‌آیند و ظرفیت غنی تولید اثر و انتشار در سراسر دنیا هستند. باقری شهدای مدافع حرم را ارزش‌های فرهنگی جامعه امروز دانست و گفت: این ارزش‌ها نیاز به سرمایه‌گذاری برای شناخت در جامعه دارند، نقد اصلی به کسانی است که این کتاب‌ها را معرفی نمی‌کنند.

حاصل این کتاب فقط شهید اسدی نیست

فاطمه قنبری نویسنده اثر با اشاره به خطوط قرمز پژوهش در حوزه شهدای خان‌طومان گفت: همچنان در معذوریت بیان اطلاعات در این زمینه قرار داریم و جمع‌آوری اطلاعات کتاب به دلایل امنیتی دشوار بود.

وی درباره نخستین کتاب خود درباره شهید اسدی اظهار کرد: کتاب اول در سال ۱۳۹۶ با عنوان «تعزیه دریا» منتشر شد. تعزیه در روستای «امره»؛ به‌ویژه خانواده اسدی، جایگاه ویژه‌ای دارد. حاصل این کتاب فقط شهید اسدی نیست و در آن تاریخ محلی، شهید اسدی و بازگشت پیکر وی به روایت همسرشان را می‌خوانیم.

این نویسنده خاطرنشان کرد: در ابتدای کار به فکر نوشتن شهید نیستیم بلکه توصیف می‌کنیم، چراکه قهرمان این کتاب از قبل حاضر بوده و من تنها راوی او به روایت مشاهدات و شنیده‌ها بوده‌ام.

قنبری افزود: حق مطلب عظمت و زندگی شهید در این کتاب کامل ادا نشده، ۷۶ ساعت مصاحبه از شهید اسدی داریم که درواقع بستر پژوهش گسترده‌تر این شخصیت است.

برادرم در راه حفاظت از وطن و خانواده هیچ مانعی را نمی‌پذیرفت

در ادامه این نشست خواهر شهید سید جواد اسدی نویسندگان این حوزه را ماموران خداوند برای ثبت شهدا در تاریخ خواند و گفت: خواست خداوند این بوده که در راه شهدا گام بردارید، شهدا زنده هستند و نویسندگان این کتاب شهید ما را زنده‌تر کردند.

وی از انتشار مطالب کتاب در کانال شهید اسدی خبر داد و افزود: مطالب کتاب به‌صورت روزانه برای دسترسی آسان و آشنایی افراد جامعه با شهید در کانال قرار می‌گیرد، چرا که شخصیت سیدجواد در بین فرزندان خانواده ما مستثتنی بود.

خواهر شهید اسدی با بیان این که شهید شخصیتی دستگیر و بخشنده داشت، خاطرنشان کرد: برادرم در راه حفاظت از وطن و خانواده هیچ مانعی را نمی‌پذیرفت.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • رئیس دانشگاه معروف در ایران: سال ۱۴۰۱ پلیس کشته داد اما نکشت | دانشجو و استادی اخراج نشد | فیلم
  • فرودگاه شهید بهشتی سالانه ظرفیت پذیرش ۲ میلیون مسافر را دارد
  • عین اللهی: حق‌الزحمه دستیاران پزشکی به ۱۵ میلیون تومان رسید
  • همراهی متروی تهران با نمایشگاه بین‌المللی کتاب
  • روایت پری خانه ما از راز مادران چند شهید
  • برنامه پروازهای فرودگاه اصفهان امروز ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ + جدول
  • نقد نباید مایه نگرانی تولیدکنندگان کتاب شود
  • امیدواری وزیر بهداشت به افزایش پرداختی رزیدنت‌ها
  • برنامه پروازهای فرودگاه اصفهان امروز ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ + جدول
  • برنامه پروازهای فرودگاه اصفهان امروز ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ + جدول